یا حسین
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را به همه عاشقان اباعبدالله حسین (ع) تسلیت عرض می نمایم
 

به سادگي مي‌توان به هر نوجواني تفهيم کرد که حوادث گذشته هر جامعه مي‌تواند در سرنوشت و آينده آن جامعه آثار عظيمي داشته باشد. تجديد آن خاطره‌ها در واقع نوعي بازنگري و بازسازي حادثه است، تا مردم از آن جريان استفاده کنند. اگر حادثه مفيدي بوده است و در جاي خود منشأ آثار و برکاتي به شمار مي‌رفته است، بازنگري و بازسازي آن نيز مي‌تواند مراتبي از آن برکات را داشته باشد.

علاوه بر اين، در همه جوامع انساني مرسوم است که به نوعي، از حوادث گذشته خود ياد مي‌کنند؛ آن‌ها را بزرگ شمرده و به آن‌ها احترام مي‌گذارند. خواه مربوط به اشخاصي باشد که در پيشرفت جامعه خود مؤثر بوده‌اند. نظير دانشمندان و مخترعان، و خواه مربوط به کساني باشد که از جنبه سياسي و اجتماعي، در رهايي ملت خود نقش مؤثري داشته‌اند و قهرمان ملي بوده‌اند. همه عقلاي عالم‌براي اين‌گونه شخصيت‌ها آيين‌هاي بزرگداشتي را منظور مي‌کنند. اين کار بر اساس يکي از مقدس‌ترين خواسته‌هاي فطري است که خدا در نهاد همه انسان‌ها قرار داده است، و از آن به «حس حق‌شناسي» تعبير مي‌کنيم. لذا اين خواسته فطري همه انسان‌ها است که در برابر کساني که به آن‌ها خدمت کرده‌اند حق شناسي و شکرگزاري کنند. افزون بر اين‌که ياد آن خاطره‌ها، در صورتي که در سعادت جامعه تأثير داشته‌ باشد، مي‌تواند عامل مؤثر ديگري را در زمان بيان خاطره‌ها بيافريند. در اين صورت، گويا خود آن حادثه تجديد مي‌شود.

از آن‌جا که معتقديم حادثه عاشورا حادثه عظيمي در تاريخ اسلام بوده است، و نقش تعيين‌کننده‌اي در سعادت مسلمان‌ها و روشن شدن راه هدايت مردم داشته است. اين حادثه در نظر ما بسيار ارزشمند است. لذا بزرگداشت و بازسازي اين حادثه و به خاطر آوردن آن، موجب مي‌گردد تا بتوانيم از برکات آن در جامعه امروز نيز استفاده کنيم.

چرا براي بزرگداشت عاشورا به روش بحث و گفت‌وگو اکتفا نمي‌شود؟

زنده نگه داشتن ياد عاشورا فقط منحصر به اين نيست که انسان سينه‌زني و گريه کند، شهر را سياه‌پوش کند، مردم تا نيمه‌هاي شب به عزاداري بپردازند و حتي گاهي روزها کار و زندگي خود را تعطيل کنند؛ مخصوصاً باتوجه به اين‌که اين امور ضررهاي اقتصادي به دنبال دارد. در حالي که ممکن است اين خاطره‌ها به گونه‌اي تجديد شود که ضررهاي اقتصادي و اجتماعي کم‌تري داشته باشد. اين‌ سؤال را براساس اين فرض به اين صورت مطرح مي‌کنم که روحيه بسياري از مردم با مسائل اقتصادي و مادي بيش‌تر سازگار است و مردم به اين مسائل بيش‌تر توجه دارند. در اين صورت آنان حوادث را بر اثر منافع يا ضررهاي مادي و اقتصادي ارزيابي مي‌کنند.

هنگامي که مردم تا نيمه‌شب عزاداري مي‌کنند، روز بعد توان کار کردن ندارند. دو ماه جامعه بايد نوعي سستي و رخوت را بپذيرد، براي اين‌که ياد اين حادثه زنده داشته شود. در حالي که راه‌هاي ديگري نيز براي بزرگداشت واقعه عاشورا وجود دارد. مثلاً جلسات بحث، ميزگرد يا سمينارهايي ترتيب داده شود، و با تماشاي بحث و گفت‌وگو خاطره اين حادثه براي مردم تجديد شود. ديگر چرا بايد دو ماه عزاداري و گريه کردن و بر سر و سينه زدن صورت پذيرد؟ حتي اگر يک مجلس کافي نيست، مي‌توان مجالس متعدد، کنفرانس و کنگره برپا کرد.

جواب اين سؤال تا حدودي از سؤال اول پيچيده‌تر است. جواب اين است که البته بحث درباره شخصيت سيدالشهدا(ع)، تشکيل ميزگردها، کنفرانس‌ها، سخنراني‌ها، نوشتن مقالات و امثال اين قبيل کارهاي فرهنگي، علمي و تحقيقات، بسيار مفيد و لازم است، و البته در جامعه ما نيز انجام مي‌شود، اما آيا براي اين‌که ما از حادثه عاشورا بهره‌برداري کامل کنيم، اين اقدامات کافي است؟ جواب دادن به اين سؤال متوقف بر اين است که ما نظر روان‌شناسانه به انسان بيندازيم و ببينيم عواملي که در رفتار آگاهانه ما مؤثر است فقط عامل شناختي و معرفت است يا عوامل ديگري هم در شکل دادن رفتارهاي اجتماعي ما مؤثر است.

هنگامي که در رفتارهاي خود دقت کنيم درمي‌يابيم که در رفتارهاي ما دست کم دو دسته از عوامل نقش اساسي ايفا مي‌کنند. يک دسته عوامل شناختي، که موجب مي‌شود انسان مطلبي را بفهمد و بپذيرد. قطعاً شناخت در رفتار ما تأثير زيادي دارد، اما يگانه عامل مؤثر نيست. عوامل ديگري هم هستند که شايد تأثير آن‌ها در رفتار ما بيش‌تر از شناخت باشد. اين عوامل را به طور کلي انگيزه‌ها، و به تعبيرات ديگري احساسات و عواطف، تمايلات، گرايش‌ها، ميل‌ها، غرائز و عواطف مي‌نامند. اين‌ها سلسله‌اي از عوامل دروني و رواني است که در رفتار ما مؤثر است.

ما بعد از اين‌که دانستيم حرکت سيدالشهدا(ع) چه نقش مهمي در سعادت انسان‌ها داشته است، متوجه خواهيم شد اين شناخت خود به خود براي ما حرکت آفرين نمي‌شود؛ بلکه بايد عواطف ما تحريک شود و احساسات ما برانگيخته شود تا اين که ما هم بخواهيم کاري مشابه کار او انجام دهيم. پس تحقق چنين امري نيازمند دو دسته از عوامل است. جلسات بحث و گفت‌وگو و سخنراني‌ها مي‌تواند آن بخش اول را تأمين کند، يعني شناخت لازم را به ما بدهد.

و درباره بخش دوم مي‌گوييم:

اين صحنه‌ها بايد به وجود بيايد که غير از عوامل شناخت، عامل احساسي عاطفي نيز در ما تقويت شود. اگر اين عواطف تحريک شود، آن‌گاه مي‌تواند اثر کند. نمونه چنين تأثيري را مي‌توانيد در زندگي فردي و نيز زندگي اجتماعي خود بيابيد. به خصوص در اين سي چهل سال اخير که حرکت حضرت امام(ره) عليه دستگاه طاغوت و کفر شروع شد. ملاحظه کرديد که در ايام محرم و صفر نام سيدالشهدا(ع) و عزاداري سيدالشهدا(ع) مردم را به حرکت وادار مي‌کرد. اين شور و هيجان جز در ايام عاشورا پيدا نمي‌شود و جز با همين مراسم سنتي عزاداري يا نظاير آن حاصل نمي‌شود.

منبع: ماهنامه ديدار آشنا ، شماره 55 و 56، از سلسله مباحث أيت الله مصباح يزدي.


صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

×به وبلاگ من خوش آمدید× این وبلاگ جهت ابلاغ پیام عاشورا است و اینکه هدف از قیام عاشورا چه بوده؟ ممنون میشم با نظر دادنتون منو تو گسترش و ارتقاء این وبلاگ کمک کنین #
موضوعات
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان یا حسین و آدرس ya-hoseyn.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8087
بازدید ماه : 20045
بازدید کل : 82558
تعداد مطالب : 263
تعداد نظرات : 60
تعداد آنلاین : 3